معرفی یک فیلم عاشقانه
فیلم مالنا Malèna
تنها زنی را فراموش نخواهم کرد که از من نپرسید… مالنا!
این فیلم محصول سال ۲۰۰۰ میلادی است. کارگردان این فیلم جوزپه تورناتوره Giuseppe Tornatore کارگردان مشهور ایتالیایی برندهی جایزهی اسکار برای فیلم سینما پارادیزو است و بازیگران اصلی این فیلم مونیکا بلوچی Monica Bellucci و جوزپه سالفارو Giuseppe Sulfaro هستند. این فیلم به بررسی مشکلات زندگی مردم ایتالیا در خلال جنگ جهانی و همچنین به بررسی بحرانهای دورهی نوجوانی خصوصاَ در دوران آستانهی بلوغ یک پسر میپردازد. پیشنهاد می کنیم موزیک متن فیلم مالنا ساخته Ennio Morricone را در ادامه چاشنی مطالعه خود کنید.
پوستر فیلم مالنا Malèna به کارگردانی جوزپه تورناتوره Giuseppe Tornatore
تورناتوره Giuseppe Tornatore در فیلم Malèna به خوبی به آنچه که در آن تخصص دارد یعنی نشان دادن زندگی انسانها پرداخته است. پیوستگی میان حوادث داستان به گونهای است که به بیننده احساس دوگانگی در داستان دست نمیدهد.
میزان تاثیرگذاری مونیکا بلوچی در ایفای شخصیتی که به خاطر فقر به بیراهه کشیده میشود بر اذهان عمومی در این فیلم نشانگر این است که او در اینجا موفق بوده است. در فیلم به خوبی تاثیرات فقر و جنگ بر زندگی مردم مشاهده میشود.
باید به صراحت بگوییم که سینمای تورناتوره سینمای احساس است، روایتی است از عشقهای ناکام با نگاهی مرموز و تفکر برانگیز به زن. فارغ از این نکته، او دوربین خود را به داخل بازار، خیابانها و کوچهها میبرد و از آن جا زاویهی دیدی برای نگاه به آدم هایی که دور هم گرد آمدهاند تا زندگی کنند، ایجاد میکند.
نگاه او از پایین به بالا هم نیست، درست موازی با سطحیترین قشر یک اجتماع است. او آدمی را میبیند، کسی را که در امیالش غوطهور است و سعی در حق به جانب کردن آرزوهای خود دارد به عنوان مثال رناتو در مالنا یک عامی عاشق است.
بیشتر بخوانید: فیلم Shoplifters ساختهی هیروکازو کورئیدا؛ در گسترهی ناپاک این جهان، تو کجائی؟

در فیلمهای تورناتوره، مذهب با طنزی آرام به سخره گرفته میشود.
در نقد فیلم مالنا Malèna باید متذکر شویم که او نگاه سیاسی خود را با هنرمندی غریبی در لایهلایه ی فیلمهایش مخفی میکند. در مالنا انتقاد از فاشیسم به صراحت مشهود است و فقر فرهنگی که محصول نظامهای مغایر با فطرت آدمی در کشوری نظیر ایتالیاست را به سخره میگیرد.
فضولیها، خالهزنکبازیها و پچپچهای خیابانی که از مظاهر این آسیب فرهنگی هستند در مالنا به گونهای طنزآمیز مورد سرزنش قرار میگیرند. آدمهای تورناتوره برونگرا هستند، همواره قصد دارند راهی برای ارتباط گرفتن بگشایند. قهرمانهای او قهرمان نیستند، قدرت خاصی ندارند و شاید پر اشتباه نیز باشند اما به غایت انسان هستند، مالامال از پاکی و سرشتی که هنوز فرصت تباهی نیافتهاند.
در تحلیل فیلم مالنا Malèna باید متذکر شویم که مالنا یک زن زیباست که گویی از بهشت پا بر زمین گذاشته و هیچ دلسوزی مگر یک پسر تازه بالغ ندارد. مالنا آن ارزش از دست رفته و تباه شده یک جامعه ی امروزی است. جامعهای که با فقر فرهنگی، جنگ، خونریزی، خشونت، بیگانگی با فطرت انسانی و بیهویتی اجتماعی دست و پنجه نرم میکند و دریغ که خود نیز بر داشتن چنین بیماریهای مهلکی آگاهی ندارد.
بیشتر بخوانید: فیلم Roma ساختهی آلفونسو کوارون؛ انعکاس زندگی در آب

رناتو خود را هنرپیشه فیلمی میبیند که تنها ناجی مالناست؛ گویی تنها هنر است که نجات میدهد. همچنین قهرمان فیلمهای خیالی شدن و پناه بردن به تخیل تنها راهی است که ضعفهای عملی و روحی رناتو را پوشش میدهد.
تنها کسی او را میشناسد که هنوز فطرتش دست نخورده است، کسی فکرش را منحرف نکرده است و هنوز بالغ نشده است؛ رناتو نمایندهی چنین فردی است. تورناتوره میگوید اگر انسان از فطرت پاک خویش دور شود و پا به عرصهی بلوغ فکری هم جهت با جامعهی روز خود بگذارد دیگر رناتوی معصوم و عاشق نخواهد بود و تبدیل میشود به مابقی آدمهای شهر، آن هایی که مالنا را خاری در چشم خود میبینند.
مالنا کسی است که در گرداب حسادت جامعهی پیرامونش تبدیل به یک تنفروش میشود و رناتو از سوی دیگر، آدمی است که تنها حسادت نمیکند و برای همین بیدفاع و آسیبپذیر است چون مانند دیگران نیست.
در فیلمهای تورناتوره، مذهب با طنزی آرام به سخره گرفته میشود. در مالنا رناتو دست مجسمه قدیس را میشکند. در جایی نیز بدون اینکه وی را روانکاوی کنند برایش دعا و جادوهایی مذهبی تجویز میکند. مذهب به جای این که راهگشا باشد، سنگ پیش پا میاندازد.
تورناتوره مذهب را راه نجات نمیبیند و بلکه آن را منجی عالم گمراهی از فطرت میداند. او مذهب را ابزاری برای تحکیم قدرت میداند. هرچند که او برای مذهب احترام قائل است، اما مذهبی که ابزار نشده باشد. نشانه این احترام صلیبی است که بر گردن مالنا آویخته شده است و مالنا خود پاکی و سرشت نیک است.
بیشتر بخوانید: فیلم Fight Club باشگاه مشت زنی اثر دیوید فینچر؛ زیر زمینی برای فوران جسم

هنرنمایی مونیکا بلوچی Monica Bellucci در فیلم مالنا
در ادامه نقد و تحلیل فیلم مالنا Malèna از ذکر این نکته نباید غافل شویم که تورناتوره هنر را راهی برای تخلیهی روانی میداند، چیزی که تحمل شرایط سخت و طاقتفرسای زندگی امروزی را ممکن میکند. ارادت او از بین همه این هنرها به خصوص به سینما مشهود است.
رناتو خود را هنرپیشه فیلمی میبیند که تنها ناجی مالناست؛ گویی تنها هنر است که نجات میدهد. همچنین قهرمان فیلمهای خیالی شدن و پناه بردن به تخیل تنها راهی است که ضعفهای عملی و روحی رناتو را پوشش میدهد.
بیهویتی جامعه آن روزهای ایتالیا و شاید به طور عموم همه دنیا در سکانس آغازین به رخ کشیده میشود، رناتو دوچرخهای میخرد که رکابش از آن فرانسه و قابش محصول انگلستان است و درست در همین لحظه ایتالیا به فرانسه و انگلستان اعلان جنگ میکند.

بیهویتی جامعه آن روزهای ایتالیا و شاید به طور عموم همه دنیا در سکانس آغازین به رخ کشیده میشود، رناتو دوچرخهای میخرد که رکابش از آن فرانسه و قابش محصول انگلستان است و درست در همین لحظه ایتالیا به فرانسه و انگلستان اعلان جنگ میکند.
تنها قسمتی از دوچرخه که ایتالیایی است قفل است؛ گویی به زعم تورناتوره همه چیز از جمله هویت ربودنی است و در ایتالیا تنها قفل ساخته میشود. دزدی و غارت جامعه را از درون پوسانده است.
در انتهای نقد فیلم مالنا Malèna عنوان میکنیم که وقتی مالنا خود را برای بیرون رفتن آماده میکند مورچهای زیر ذرهبین میسوزد. گویی فرجام کار از ابتدا پیداست، خودنمایی مالنا در نهایت محکوم به انحطاط، نابودی و سوختن است.
سوختن مورچه که وجهه دیگری از مالناست به دست پسرهایی انجام میشود که تازه بالغ شدهاند و از روی غریزه رفتار میکنند و بزرگترهای سالهای آینده جامعهای هستند که مالنا را نمیپذیرد. مورچه زیر ذرهبین میسوزد و رناتو تنها نظاره میکند. این فرجام انسانیت است و کاری از دست مذهب بر نمیآید؛ وقتی مورچه میمیرد پسرها دعایی مذهبی میخوانند. سکانسهای اولیه به نوعی کوتاه شدهی کل فیلم هستند.